فقط من و من و زندگى
فقط من و من و زندگى

فقط من و من و زندگى

نوشته هاى بى هواى من

هم چیز رها میکنم

حتى این غم ها رو رها میکنم

این حاشیه ها بى هوا رو

این أفکار پرت پلا رو

میزارم تو اون گوشه مغزم

میزارم تا هواى زندگى برسه به مغزم

چشام میبندم

حتى اگه تو چشات 

این غمو نبینه تو چشام

حتى وقتى مى فهمم 

تو از سرباز کنى 

با من مى شى مهربون

اووف 

دیگه ول کن این حرفا رو

بزار نفس بکشم تو این هوا


                           نوشته هاى بى هواى من 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.